دیکشنری
داستان آبیدیک
از کار انداختن
english
1
general
::
disable, break
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
از نفس افتادن
از نفس انداختن
از نو ساختن
از هم پاشیدگی
از هم جداشدن
از هم دور شدن
از هم گذشتن
از هم گسیختگی
از همان نوع
از همه جا بی خبر
از هوا گرفتن
از وسط
از کار افتادگی
از کار افتادگی کامل
از کار افتادن
از کار انداختن
از کار ایستادن
از کارافتاده
از کجا
از کسی ارث بردن
از کشتی پیاده شدن کردن
از کنار
از یاد بردن
از یاد رفته
ازآغاز
ازآنجا
ازاء
ازار
ازار بستن
ازاره
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید